معلومات در باره افغانستان

نام عرفی: افغانستان
نام رسمی: جمهوری اسلامی افغانستان
نام بین المللی: AFGHANISTAN
دین رسمی: دین مقدس اسلام
زبان رسمی: زبان پشتو و دری (فارسی)
زبانهای رایج: پشتو ، فارسی، ازبیکی، ترکمنی ، نورستانی ، بلوچی ، پشه ای و …
موقعیت سیاسی: جنوب آسیا ، شرق ایران ، شمال و غرب پاکستان
موقعیت جغرافیایی: 33 درجه شمالی، 65 درجه شرقی
مساحت: 647500 کیلومتر مربع
طول مرزهای مشترک با کشورهای همسایه: پاکستان 2430 ، ایران 936 ، تاجیکستان 1026 ، ترکمنستان 744 ، ازبکستان 137 ، چین 76 کیلومتر .
آب و هوا: خشک و تقریبا کم آب ، دارای تابستان گرم و زمستان سرد .
ساختمان ارضی : عمدتا کوهستانی و دارای دشتهایی هموار در شمال و جنوبغربی .
ارتفاع از سطح دریا : مرتفع ترین نقطه : (نوشاخ 7485 متر) پست ترین نقطه (آمودریا 258 متر)
منابع طبیعی : گاز طبیعی ، نفت ، آهن ، ذغال ، مس ، کرومیت ، طلق ، باریت ، گوگرد، سرب ،روی ، نمک ، سنگ های قیمتی و زینتی .
زمین های قابل کشت : 78541.75 کیلومتر مربع
زمین آبی : 23860 کیلومتر مربع
محیط زیست : فقدان آب آشامیدنی تصفیه شده کافی ، قطع درختان جنگلی ، فرسایش خاک و استفاده از سلاحهای سنگین و استعمال مواد انفجاری فراوان در جنگ های چند ساله ، استفاده بی رویه از وسایل نقلیه و ماشین آلات در شهرها، به شدت محیط زیست را آلوده ساخته است .
جمعیت : 29928987 نفر
ساختار سنی : (0-14 سال 44.7%) (مرد 6842857)(زن 6524485 )
(15-64 سال 52.9%) (مرد 8124077) (زن 7713603)
(65 سال به بالا 2.4%) (مرد 353193 ) (زن 370772)
رشد جمعیت : 4.77%
میزان زاد و ولد : 47.02 در هر هزار نفر
میزان مرگ و میر: 20.75 در هر هزا ر نفر
میزان مهاجرت : 21.43 د رهر هزار نفر
نسبت جنسیت :
هنگام تولد : 1.05 مرد / زن
زیر 15 سال: 1.05 مرد / زن
15-64 سال: 1.05 مرد / زن
65 سال به بالا: 0.95 مرد / زن
جمع کل : 1.05 مرد / زن
میزان مرگ و میر در هنگام تولد :
جمع کل : 163.07 مرگ در هر هزار تولد زنده
مرد : 167.79 مرگ در هر هزار تولد زنده
زن : 158.12 مرگ در هر هزار تولد زنده
امید به زندگی : کل جمعیت : 42.9 سال ، مردها : 42.71 سال زن ها : 43.1 سال
امراض عمده مسری : از طریق خوراک و آب : میکروبی و اسهال خونی ،هپاتیت A ، تیفوئید .
امراض مبتلابه : مالاریا
میزان سواد کلی : 36% ، از مجموع 51% مرد و 21% زن (1999)
مهاجران بازگشته :از چهار میلیون مهاجرتاخزان(1384) 2.3 میلیون بازگشته اند .
تقسیمات اداری : سی و چهار ولایت
استقلال : 19 اگست 1919
تسوید قانون اساسی 14 دسامبر 2003 تا 4 جنوری 2004 . امضا 16 جنوری 2004
سن قانونی : 18 سال
نرخ رشد اقتصادی : 8 %
درآمد سرانه : 200 دلار
ترکیب اقتصادی : کشاورزی 38% ، صنعت 24% ، خدمات 38% ( به جز درآمد مواد مخدر )
نیروی کار : 15 میلیون نفر
افراد بیکار : 40%
درصد شغل ها : کشاورزی 80% ، صنعت 10% ، خدمات 10%
جمعیت زیر خط فقر : 53% (سال 2003)
نرخ تورم مواد مصرفی : 16.3 % (2005)
بودجه : (2004-2005) 830 میلیون دالر امریکایی .
عواید: 269 میلیون دلار
هزینه ها: 561 میلیون دالر
محصولات: گندم ، میوه ها ، خشکبار ، پشم ، گوشت و پوست گوسفند ، پوست قره قل
صادرات: بر اساس آمار ارائه شده از سوی وزارت اقتصاد صادرات افغانستان در سال جاری به حدود 500 میلیون دالر رسیده است.
واردات: واردات افغانستان در سال جاری (1384) حدود 2/2 میلیارد دالر تخمین شده است.
عواید خالص در سال 1384 از ناحیه تجارت : حدود 637 میلیون افغانی بوده است.
درآمد ناشی از مواد مخدر در سال 1384: 2/2 میلیارد دالر
صنعت: به مقدار کم، پارچه – صابون – مبلمان – کفش – کود شیمیایی – سیمان – قالی دست باف – گاز طبیعی – ذغال سنگ – مس
تولیدات برق: 905 میلیون کیلو وات ساعت (2003)
مصرف برق: 1042 میلیارد کیلووات ساعت (2003)
واردات برق: 200 میلیون کیلو وات ساعت
تولیدات گاز طبیعی: 220 میلیون متر مکعب (2001)
مصرف نفت : 5000 بشکه در روز
ذخیره ثبت شده گاز : 49.98 میلیارد متر مکعب (1 جنوری 2002)
شرکای صادراتی : پاکستان 24% ، هند وستان 21.3% ، امریکا 12.4% ، آلمان 5.5% (2004)
شرکای وارداتی : پاکستان 25.5% ، امریکا 8.7%، هندوستان 8.5% ، المان 6.5% ، ترکمنستان 5.3% ، کنیا 4.7 % ، کره جنوبی 4.2% ، روسیه 4.2 % ، ایران 31%
بدهی خارجی : حدود 7000000000 ، پنجصد میلیون دالر بدهی به بانک های توسعه ای چند جانبه دارد . (2004) و بقیه به کشورهای مختلف کمک کننده بعد از اجلاس « بن » .
دریافت کمک : در کنفرانس برلین (مارچ 2004) دریافت کننده ها متعهد شدند که برای افغانستان 8.7 میلیارد دلار برای سال 2004 تا سال 2009 – در کنفرانس لندن د رتاریخ 31 جنوری تا یک فبروری سال جاری (2006) برابر با 11 تا 12 جدی 1384 کشورها و موسسات کمک کننده متعهد شدند که برای افغانستان 10.5 میلیارددالر برای پنج سال آینده پرداخت نمایند .
سیستم ارتباطات (مخابرات ) :
به طور کلی تلفون و تلگراف بسیار محدود است با شروع به کار سه شرکت مخابراتی تلفون بی سیم (موبایل ) درافغانستان گسترش یافته است به نحوی که د رحال حاضر از هر ده نفر سه نفر دارای تلفن موبایل است و تلفون ثابت همچنان محدود مانده که تقریبا برای هر ده نفر 0.1 خط تلفن موجود است .
راههای ارتباطی :
افغانستان در مجموع دارای 21 هزار کیلومتر سرک (جاده) است که از این مجموع 18207 کیلومتر خامه و شنی و 2798 کیلومتر پخته (آسفالت) شده بوده که اغلب در اثر جنگ ها و رفت و آمد وسایل سنگین نظامی چون تانک ها و عدم مرمت آسفالت آنها از بین رفته است و به صورت بسیار نامطلوب و تقریبا غیر قابل استفاده در آمده است . اما اخیراً (1381 تا 1383) جمهوری اسلامی ایران سرک هرات الی اسلام قلعه به طول 124 کیلومتر را آسفالت نموده است ، و همچنین کشورهایی مثل امریکا ، جاپان و عربستان سعودی سرک کابل قندهار را به طول 843 کیلومتر آسفالت نموده و برخی از سرک های دیگر مثل سرک قندهار هرات ، قندهار تورخم و … در حال بازسازی و آسفالت شدن است .
فرودگاهها :
در سال 1354 افغانستان دارای بیست باند میدان هوایی (فرودگاه) قابل استفاده بود که دو تای آنها ( خواجه رواش و بگرامی ) فرودگاه بین المللی و بقیه فرودگاه کشوری و محلی به حساب می آمدند. و پس از خواجه رواش و بگرامی مهمترین آنها عبارت بودند از:
میدان هوایی قندهار ، هرات ، مزار شریف ، قندوز و جلال آباد .
پس از کودتای هفت ثور و آغاز جنگها و قطع ارتباط پایتخت با ولایات و محلات و به وجود آمدن روحیه تخریب گری بسیاری از فرودگاههای موصوف از استفاده باز مانده و در حال حاضر از حیذ انتفاع خارج هستند .

کوههاي افغانستان
هندوکش:
اين رشته کوه از معروفترين و بزرگترين رشته کوه هاي افغانستان به شمار مي رود و ادامه‎ي رشته کوه‎هاي هيماليا مي باشد . رشته کوه هاي هندوکش ازشمال شرقي به سمت جنوبغربي کشيده شده و به دوقسمت هندوکش شرقي وغربي تقسيم مي شود . هندوکش شرقي ازغرب دره‎ي زيباک (ولايت بدخشان) شروع شده و تا کوتل خاواک (ولايت پروان ) به طول 150 کيلومتر امتداد يافته است . هندوکش شرقي داراي قله هاي مرتفع است ، که قسمت زيادي از سال رابرف دارند . بلند ترين نقطه‎ي افغانستان قله‎ي نوشاخ ، با 7485 متر ارتفاع در رشته کوه هندوکش شرقي واقع شده است . هندوکش غربي ازکوتل خاواک شروع شده و به سمت غرب تا بند امير در ولايت باميان ادامه دارد . ارتفاع هندوکش غربي از هندوکش شرقي کمتر است . به خمين دليل شاهراه بزرگ سالنگ ، که شمال و جنوب کشور را به هم وصل مي کند از دل همين کوه گذشته است . از کوتل هاي مهم هندوکش غربي مي توان ازکوتل شيبر در ولايت باميان نام برد که از گذشته هاي بسيار دور قبل از ايجاد شاهراه وتونل سالنگ ، شمال و جنوب افغانستان را به هم پيوند ميداده است. در حال حاضر نيز اين کوتل اهميت زيادي دارد .دره هاي بيشماري دردامنه هاي رشته کوه هاي هندو کش واقع است که معروفترين آنها عبارتند از : دره ي پنچشير ،دره‎‎ي شکاري ، دره اشکمش ، دره سالنگ ، دره ي هزاره ، دره ي سيغان ، دره ي کهمرد ، اندراب ، خنجان ، نور ، فرخار و….

کوه بابا :
رشته کوه بابا درمرکز افغانستان واقع شده وازشرق به غرب امتداد دارد . اين رشته کوه از شرق « کوتل حاجيگگ » شروع شده ، تا جنوب شرق کوه حصار ادامه مي يابد . طول اين رشته کوه در حدود 200 کيلومتر است . بلندترين قله ان شاه فولادي ، 5140 متر ارتفاع دارد . قله هاي اين کوه نيز اکثر اوقات از برف پوشيده است و شرايط خوبي براي ذخيره‎ي اب به وجود اورده است . برخي ازمهمترين رودهاي دائمي افغانستان ازهمين رشته کوه ها سرچشمه ميگيرند. در دامنه هاي شمالي و جنوبي اين رشته کوه ، بهترين چراگاه ها و مراتع افغانستان به چشم ميخورد . از کوتل هاي معروف اين کوه مي توان از کوتل حاجيگگ ، کوتل عراق ، کوتل صدبرگ ، کوتل شاتو ، کوتل ملا يعقوب و… نام برد که هر يک اهميت خاص خود را دارند . دره هاي معروف رشته کوه هاي بابا عبارتنداز : دره فولادي ، دره ي باميان ، دره‎ي کالو، دره ي ککرک و….

سفيد کوه( سپين غر ) :
اين رشته کوه ،در شرق افغانستان واقع شده و 150 کيلومتر طول دارد . سفيد کوه از 48 کيلومتري غرب پيشاور آغاز شده وبه طرف غرب ادامه مي يابد . بلند ترين قله اين کوه سيکارام ، 4755 متر ارتفاع دارد . دامنه هاي شمالي و جنوبي اين رشته کوه پوشيده از جنگل هاي انبوه و وسيع است .همچنين دره ي معروف خيبر که از لحاظ تاريخي و ارتباطي داراي اهميت زيادي مي باشد . و در لشکرکشي هاي بزرگ ، در طول تاريخ به شبه قاره ي هند همواره مورد توجه مهاجمين بوده است . در اين رشته کوه قرار دارد . طول اين گذرگاه از 60 کيلومتر تجاوز مي کند و 2000 متر از سطح دريا ارتفاع دارد .دره هاي معروف اين رشته کوه عبارتنداز :دره‎ي خيبر ، دره‎آچين ، دره ي خوگياني ، دره ي جاجي ، دره‎ي زرمست و …. ميدانيم که افغانستان داراي رشته کوههاي فراواني است که به برخي از انها اشاره کرديم . کوه هاي فيروزکوه ، سياه کوه ، گل کوه ، سليمان ، تيربند ترکستان ، پغمان ، قره باتور، چاکايي و .. از ديگر کوههاي افغانستان مي باشند .

رودهاي افغانستان :
آمودريا :
اين رودخانه از فلات پامير خورد سرچشمه مي گيرد و به درياچه آرال مي ريزد . طول اين رودخانه 2540 کيلومتر مرز مشترک با افغانستان وجمهوري هاي تاجيکستان ،ازبکستان وترکمنستان را تشکيل ميدهد . رودخانه هاي کوکچه و قندوز در خاک افغانستان به اين رود مي پيوندند . د رماه ثور براثر اب شدن برفها، آب اين رودخانه زيادمي شود .درهنگام پرآبي حدود 900 کيلومتر از ان قابل کشتيراني است .د رسالهاي گذشته چند بند روي شاخه هاي فرعي اين رود، مانند قندوز ، ساخته شده است . در حال حاضر از شيرخان بندر درولايت قندوز افغانستان به تاجيکستان وبالعکس توسط کشتي صورت ميگيرد.

هيرمند :
هيرمند يکي از رودهاي مهم ، بزرگ و پرآب افغانستان است که با شعبه هاي خود ، نواحي وسيعي ازجنوب غربي کشور را ابياري مي نمايد . اين رود از ارتفاعات مناطق بهسود ، پنچاب و دايکندي ( ميان دو کوتل اوني و حاجيگگ ) سرچشمه ميگيرد . اين رود در ابتداي مسر خود سيلابي بوده و خساراتي به مردم وارد مي اورد و به تدريج از سرعت ان کم شده و و جريان آن اهسته مي گردد . رود هيرمند با 1400 کيلومتر طول ، بزرگترين رودخانه داخلي افغانستان مي باشد که نقش مهمي در اباداني و سرسبزي قسمت وسيعي از کشور ما دارد . شهرهاي تاريخي بست ، نادعلي و زرنج شهرت خود را مديون اين رود و شعبه هاي ان هستند . هيرمند با تبخير خود بر هواي پيرامونش اثر زيادي مي گذارد و از خشکي شديد هوا بويژه درتابستان مي کاهد .رود ارغنداب ، از جمله ي بزگترين رودخانه هايي است که به اين رود مي پيوندد. روي رودخانه هيرمند و شعبه هاي آن بندهايي احداث گرديده است . بند کجکي، يکي از مشهورترين و بزرگترين بندهاي افغانستان که هزاران هکتار زمين را آبياري مينمايد، از جمله آنهاست . د رماههاي حوت و حمل آب رودخانه هيرمند به حداکثر ، و در ماههاي سرطان تاعقرب به حداقل خود مي رسد . اين رود سرانجام به درياچه هامون ميريزد .
هريرود :
اين رودخانه از ارتفاعات لعل وسرجنگل در ولايت غور سرچشمه مي گيرد و از بهم پيوستن دو رود ، درنزديکي قريه ي « شينيه دولت يار» به وجود مي ايد . هريرود پس از گذشتن از وسط شهر چخچران وارد ولايت هرات مي شود . هرات آباداني خود را مديون اين رود است . رود « تگاوايشان» از جمله ي بزرگترين رودهايي است که به هريرود مي پيوندد . هريرود 1124 کيلومتر طول داشته و 560 کيلومتر آن در داخل افغانستان جاري است . 60 کيلومتر ازطول اين رودخانه ، مرز مشترک بين افغانستان وجمهوري اسلامي ايران راتشکيل ميدهد . اين رود سرانجام د رشنزارهاي جمهوري ترکمنستان (قره قوم ) فرو ميرود .

کابل رود :
آب کابل رود ، ابتدا از بهم پيوستن اب دره سنگلاخ و دره ي سرچشمه بوجود مي ايد که از ارتفاعات کوتل اوني کوه پغمان سرچشمه مي گيرند . اين رود ، پس از گذشتن از شهر کابل ، قسمت هاي وسيعي از شرق افغانستان را ابياري مي کند و داراي شعبات زيادي است که مي توان از رودخانه هاي لوگر ، سرخرود و کنر نام برد . به خاطر استفاده ي بهتر از اب اين رودخانه ها براي زراعت و توليد برق ، بندهايي روي اينرودها احداث شده است که ميتوانيم از بندهاي سروبي ، نغلو ، درونته ، بند کانال ننگرهار ، ماهيپر ، خروار و بتخاک نام ببريم . رودخانه کابل و شعبه هاي بزرگ و کوچک ان ، تنها رود افغانستان است که پس از پيوستن به رود سند پاکستان به اقيانوس هند (آبهاي آزاد ) مي ريزد . طول اين رود 700 کيلومتر مي باشد که 460 کيلومتر آن در افغانستان جريان دارد . اکثر رودهاي افغانستان ازمناطق مرکزي (هزاره جات ) سرچشمه ميگيرد ؛ لذا هزاره جات يکي از بزرگترين و مهمترين منابع آبي کشور مي باشد .
مهمترين سرکهاي افغانستان ازاين قرار است :
سرک کابل- قندهار ، با طول 843 کيلومتر سرک قندهار – هرات- تورغندي ،679 کيلومتر سرک هرات – اسلام قلعه ، 124 کيلومتر سرک قندهار – سپين بولدک ، 101 کيلومتر سرک کابل – تورخم ، 232 کيلومتر سرک کابل – شيرخان بندر ، 405 کيلومتر سرک پل خمري – مزار شريف – شبرغان ، 360 کيلومتر سرک کابل – گرديز ، 122 کيلومتر سرک گرديز – خوست ، 117 کيلومتر

جغرافياي طبيعي

افغانستان سرزميني کوهستاني و محاط بر خشکي است، و جز «اردن هاشمي» تنها کشور خاورميانه محسوب مي شود که به «دريا» راه ندارد. اين سرزمين درنيمکره شمالي، نيمکره شرقي و درمحدوده آسياي ميانه واقع است. مساحت آن را در منابع مختف بين 620 تا 700 هزار کيلومتر مربع ذکر کرده اند، اما 225، 652 کيلومتر مربع مساحت داشته و چهلمين کشور جهان به شمار مي آيد. طول مرزهاي افغانستان حدود 5800 کيلومتر مي باشد، که شامل 2384 کيلومتر درشمال با جمهوري هاي تاجيکستان، ازبکستان و ترکمننستان؛ 2240 کيلومتر از مشرق و جنوب با جمهوري اسلامي پاکستان، 73 تا 93 کيلومتر مربع از سمت شمال شرقي از طريق تنگه واخان با ايالت مسلمان نشين سين کيانگ (ترکمنستان) جمهوري خلق چين و 855 تا 930 کيلومتر در مغرب با جمهوري اسلامي ايران (که 619 کيلومتر آن با استان خراسان مي باشد) يشترين فاصله شرق تا غرب افغانستان 1240 کيلومتر، و شمال تا جنوب آن 855 کيلومتر است و حداقل فاصله آن با آبهاي آزاد جهان 500 کيلومتر است.قسمت هاي وسيعي از خاک افغانستان را عمدتا در شمال و شرق کشور، کوهها وسنگلاخ ها پوشانده است کوههاي هند و کش به طول 600 و عرض 100 کيلومتر از سمت شمال شرقي به طرف غرب و جنوب غربي کشيده شده و تقريباً از ميانه کشور مي گذرد. اين کوهها بيش از نيمي از سرزمين افغانستان را فراگرفته، و براي شهرهاي «کابل»، «قندهار» و«هرات» ارزش استراتژيکي مهمي ايجاد کرده است.کوههاي قدر به طرف مغرب امتداد مي يابند، از ارتفاع آن کاسته مي شود و در نزديکي مرزهاي ايران تبديل به کوهها و تپه هاي کم ارتفاع مي گردند.در ادرتفاعات هند و کش همواره برف وجود دارد. حتي در تابستان ها نيز قله ها و يخچال ها پر برف است.در ميان ارتفاعات هند و کش،دره هاي عميق و خوش آب و هوا و حاصلخيزي وجود دارد که محيط مساعدي براي پرورش دام و توليد ميوه است.افغانستان سرزمين افراط و تفريط است کوهها سر به فلک کشيده و دره ها عميق، باران هاي بهاري و تابستان هاي خشک، زمستان هاي بسيار سرد و تابستان هاي گرم، ارتفاعات پوشيده از برف در طول سال و سرزمين هاي پست و خشک وسوزان.اين افراط و تفريط در زندگي اجتماعي نيز وجود دارد.سرزمين افغانستان در طول تاريخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجويان بسياري چون «اسکندر مقدوني»، «محمود غزنوي»، «تيمور گورکاني»، «نادر شاه افشار»، از پيچ و خم کوهها و دره هاي اين کشور خود را به هندوستان رسانده اند. علاوه بر اين تا قبل از کشف راههاي آبي در قرون جديد و سپس توسعه راههاي هوايي، خط مسير بازرگاني شرق و غرب، از دشت شمالي آن عبور مي کرد، محل عبور کاروانهاي جاده ابريشم از اين سرزمين بوده که عموما ازطريق قندهار به هند و از طريق بلخ به چين مي رفت.پس از کشف راههاي آبي و سپس توسعه راههاي هوايي، افغانستان مانند ساير سرزمين هاي آسياي مرکزي، تبديل به منطقه اي بن بست شد و گذر هيچ بيگانه اي به آنجا نيفتاد. همچنين ارتفاعات افغانستان سپر استراتژيکي مستحکمي بين آسياي شمالي و آسياي جنوبي است.

مهمترين عوارض طبيعي افغانستان عبارتند از:

1. کوهها و کوهستان ها:

مهم ترين ارتفاعات کشور از اين قرار است:

1- هند و کش (6298 متر) 2- پامير کوچک، (6281 متر دروخان) 3- بدخشان(5355 متر) 4- بابا (5413 متر، باميان) 50 سفيد خرس 6- ترغان (3982 متر) 7- سفيد کوه (4755 متر ، سکرم) 8- نورستان 9- شاه مقصود (2773 متر) 10- مزار (3787 متر) 11- هزار جات (4101 متر، تمران) 12- بندبيان 13- چلبدالان 14- سياه کوه 15- بالا کوه (3872 متر) 19- دوشاخ (2110 متر) 20 ياه بند (2560 متر 21- چاغي

2. رودها:

رودهاي افغانستان (که به آن دريا مي گويند)، از کوههاي مرکزي و مناطق شرقي کشور سر چشمه گرفته، به سمت غرب و جنوب جريان مي يابد. به دليل ارتفاع زياد کوهها و کاهش نسبتاً سريع ارتفاع کوهها، سرعت آب ها بسيار زياد است و به همين جهت براي توليدانرژي برق مناسب است.

مهمترين رودهاي کشور عبارتند از:

1- آمودريا (جيحون) از کوههاي پامير سرچشمه گرفته و حدود 1126 کيلومتر از آن در قسمت مرزهاي شمالي کشور با تاجيکستان، ازبکستان و ترکمنستان مي باشد و قسمت هايي از آن قابل کشتيراني است در سواحل آن رودخانه شيرخان بندر و بندر حيرتان قرار گرفته، که کالاهاي صادراتي يا وارداتي افغانستان به ممالک آسياي ميانه از اين طريق مبادله مي شود.جيحون داراي آبشارهاي متعدد است و براي توليد نيروهاي هيدروليک قابل استفاده است 2- هيرمند (هلتمند): از کوههاي يغمان در غرب کابل سرچشمه گرفته و 1400 کيلومتر طول دارد و در جنوب غربي افغانستان قسمت کمي از مرز مشترک ايران و افغانستان را تشکيل مي دهد و مهمترين منبع تامين آب درياچه هاي سيستان و بلوچستان و اراضي زراعي شمالي آن است. 3- هريرود- از کوه بابا در مرکز افغانستان سرچشمه گرفته، از هرات مي گذرد و در شمال غربي کشور اندکي از مرز مشترک ايران و افغانستان را تشکيل داده سرانجام در ريگزارهاي ترکمنستان فرو مي رود. 1230 کيلومتر طول داشته و داراي آبشارهاي متعدد است و براي توليد نيروي برق مناسب است. 4- کابل رود: از کوههاي شرقي سرچشمه گرفته از وسط دو شهر مهم «کابل» و «جلال آباد» عبور کرده وارد خاک پاکستان مي شود و به رود «سند» مي ريزد. 5- درياي پامير 6- کوکچه 7- فرخار 8- درياي کندوز 9- درياي خلم 10- بلخ 11- درياي بند امير 12- درياي پنج شير 13- درياي کند 14- درياي غربي 15- رود لوره 16- ترناک رود 17- درياي ارغنداب 18- خاش رود 19- فراه رود 20- نيزگان 21- تکاب استادن 22- شيرين تکاب 23- درياي مرغاب 24- درياي اولنگ 25- رود گز.

3 . درياچه ها:

درياچه هايي بسيار کوچک، به نام هاي «آب ايستاده مقر»، «بند کجکي» »بندار عنداب»، «دق پترکان»، (در مرز ايران) ، «هامون پورک» و«دشتنمدي»دارد.

4. دشت ها:

که عموماً در شمال و شرق هستند.از جمله : 1- دشت برنگ 2-د پشت رود 3- گرمسير 4- ريگستان 5- سياه سنگ 6- دشت مرغو (مارگو) 7- دشت خلش 8- دشت همدم آب 9- هجده نهر 10- دشت نمدي.

ظهيرالدين بابر در سال 931 هـ. ق گفته است:

« شما از کابل طي يک روز مي توانيد به منطقه اي برويد که هرگز برف نمي بارد، اما ظرف دو ساعت مي توانيد به منطقه اي برويد که برف هرگز ذوب نمي
5. آب و هوا:

طبيعت افغانستان به خاطر ارتفاعات سر به فلک کشيده و رودخانه هايي که از آن سرچشمه مي گيرد، زيباست و تنوع آب و هوا در آن مشهود است.زمستانهايش بسيار سرد (تا 20 درجه زير صفر ) و تابستانهايش بسيار گرم ( تا 40درجه بالاي صفر) مي باشد.ب و هوا از يک استان به استان ديگر و از يک شهر به شهر ديگر تفاوت دارد.بارندگي نيز در نقاط مختلف، متفاوت مي باشد و بين 100 تا 400 ميلي متر در نوسان است.اين مقدار در مناطق شرقي بين 250 تا 400 و در مناطق غربي و جنوب غربي بين 100 تا 150 ميلي متر است در مناطق مرکزي به علت وجود ارتفاعات و بارندگي بيشتر، هوا از نواحي ديگر سردتر است، ولي در مناطق جنوبي و غربي به علت کمي بارندگي هوا گرمتر بوده داراي تابستان هاي گرم و خشک و زمستان هاي معتدل تر است.در مناطق کوهستاني به علت برف و يخبندان ارتباط روستائيان و قبايل نيمي از سال با يکديگر قطع مي شود و آب وهوا تاثير بسيار در پراکندگي و جدايي جمعيت دارد.منابع آب زيرزميني افغانستان نسبتاً غني است در شهر کابل آب درعمق 3-4 متري زمين قرار دارد؛ وليکن به دلايل فني، کمتر از آب زيرزميني استفاده شده و عموما مردم در اکثر نقاط افغانستان با مشکل کمبودآب (آشاميدني – کشاورزي) روبرو هستند وتنها %22به آبهاي سالم مصرفي دسترسي دارند (%39 شهرها، %18 روستاها)

جغرافياي انساني

جمهوري افغانستان، که در حال حاضر دولت موقت منتخب اجلاس بن اداره آن را به رياست «حامد کرزاي» برعهده دارد، در سال 1997 م 20/838/000 نفر جمعيت داشته است، و از اين نظر چهل و هفتمين کشور جهان محسوب مي گردد. پيش بيني مي گردد با بازگشت مهاجران افغاني از آسيا (به خصوص پاکستان ، ايران و امارات) و اروپا (به ويژه آلمان، فرانسه) و آمريکا و استراليا، جمعيت کشور در سال 2004 به حدود 28 ميليون نفر بالغ گردد.رشد جمعيت %2/3 بوده و تراکم جمعيت حدود 31/9 نفر در هر کيلومتر مربع است.

پرجمعيت ترين شهرهاي آن عبارتند از:

کابل (پايتخت) 2/034/000 نفر ، قندهار 225/500 نفر؛ هرات 177/300 نفر، مزار شريف 130/600 نفر، جلال آباد 58/800 نفر قندوز 57/100 نفر، بغلان 41/200 نفر. بقيه شهرها جمعيت اندکي داشته و با چهره سازي روستايي مانند و حتي ظاهر يک شهر را نيز ندارند.%16/5 در شهر و %73/7 در حدود 20/000 روستا ساکن هستند و %8/6 بقيه نيز زندگي عشايري (چادر نشين) دارند؛ و به دليل اينکه حدود 17 ميليون افغاني در خارج از شهرها زندگي مي کنند، اساس جامعه در اين کشور « ده » مي باشد.متوسط طول عمر 41/5 سال، و اميد به زندگي 41 سال و نرخ مرگ و مير کودکان بين 182 تا 200 در هر 1000 نفر کودک است.

به علت نظام قومي و قبيله اي، شرايط خاص اجتماعي و اقتصادي نبوده جاده هاي مناسب براي رفت و آمد (به حدي که اکثر جاده هاي روستايي و يک سوم راههاي بين شهري در زمستان مسدود مي گردد)، نبود وسايل حمل و نقل کافي و مشکل بودن زندگي در شهرها، به علت فقدان کار و درآمد، و عدم پذيرش افراد قبايل ديگر در ميان قبيله جديد، مهاجرت و رفت و آمد در کشور محدود است و بيش %80 جمعيت معمولا در همان جايي به سر مي برند که متولد گرديده و حداکثر از محدوده جغرافيايي قبيله، چند کيلومتر اين طرف و آن طرف مي روند. بر اثر وقوع جنگ داخلي در کشور پس از سال 1980 م حدود 5 يا 6 ميليون نفر از اهالي کشور، به دو کشور پاکستان و ابران حتي اروپا و آمريکا و استراليا مهاجرت کرده اند.

جغرافياي سياسي افغانستان

افغانستان در منطقه حساس و استراتژيك «آسياي مركزي» قرار گرفته است. از يك سو به (شبه قاره‌ هند»، و از سوي ديگر به كشورهاي معروف به «آسياي ميانه» و نيز «جمهوري خلق چين»؛ و از سمت ديگر به «آسياي غربي» مرتبط است. سلسله جبال «هندوكش» كه قسمت وسيعي از خاك كشور را پوشانده، همواره سد محكمي در مقابل مهاجمان از شمال به سمت جنوب و مهاجمان از جنوب به سمت شمال و يا از غرب به شرق و نيز بالعكس.
افغانستان، در دو قرن گذشته، حائلي ميان امپراتوري‌هاي «شرق» و «غرب» بوده است. جدايي اين منطقه از ايران و پيدايش كشوري به نام «افغانستان» به همين منظور بود. مقصد آن بود كه ديوار مستحكمي بين مرزهاي استعماري شرق و غرب وجود داشته باشد؛ حتي در منطقة شمال غربي آن «تنگه واخان» (خيبر) را ضميمه خاك افغانستان نگاه داشتند تا بين «هند» كه تحت استعمار «انگليس» بود، با «آسياي مركزي» كه در تصرف «روسيه» قرار گرفت؛ فاصله و جدايي بيندازد.
در حال حاضر، به دليل قرار گرفتن در مرز با «آسياي ميانه» و اهميت انتقال منابع زيرزميني اين كشورها به دنيا از خاك افغانستان، همجواري با ايران و حالت تخاصم ايالات متحده امريكا با آن؛ توليد بيش از يك دوم مواد مخدر جهان در آن و سند پيروزي ديپلماسي سياسي و نظامي امريكا و جورج‌بوش پسر در آغاز قرن بيست و يكم و اراده جهاني براي بازسازي آن، طرف توجه محافل بين‌المللي و دولت‌هاي همسايه قرار دارد؛ اما آرام آرام اين حساسيت‌ها كاسته شده و تنها نقشي محدود در منطقه‌ به آن واگذار مي‌گردد.

نيروهاي نظامي

گر چه هنوز جنگ داخلي در افغانستان پايان نيافته و نيروهاي واكنش سريع ناتو (ايالات متحده امريكا و انگلستان) در بخش‌هايي از كشور با بقاياي گروه طالبان و سازمان تروريستي القاعده مذاكره ميكنند، بر اساس قوانين موجود، تمام يروهاي مسلح زير نظر «وزارت دفاع ملي» بوده و سران قبايل و نيز برخي احزاب و حتي واليان نيز ارتش ويژه و مخصوص به خود دارند، از جمله ژنرال دوستم و اسماعيل خان هراتي.
نيروهاي فعال مسلح 45000 نفر (40000 نفر زميني، 5000 نفر هوايي) بوده و سربازان از ميان مردان 15 تا 40 ساله انتخاب مي‌شوند. مدت خدمت سربازي دو سال است. مهم‌ترين پايگاههاي هوايي افغانستان به اين شرح مي‌باشند: 1. كندوز (قندوز) 2. شيندند 3. كابل 4. مزارشريف 5. هرات 6. غزنين (غزني) 7. قندهار 8. جلال آباد. پس از فروپاشي حكومت طالبان، پنتاگون رسماً مسئوليت كامل بازسازي ارتش كشور را كه در حال حاضر با همکاري دولت ، به عهده گرفته است.
گارد مرزي آن 30000 نفر ، وزارت امنيت ملي 12000 نفر، پليس 12000 نفر و نيروهاي داوطلب نيز حدوداً 60000 نفر هستند، در سال 1991 م. گروههاي سني مذهب (مجددي، گيلاني، محمدي، يونس خالص، حكميتار و رباني) 205000 سرباز و گروههاي شيعه (وحدت اسلامي، حركت اسلامي، حزب الله و …) 116000 سرباز در اختيار داشته‌اند. افغانستان در هيچ يك از پيمان‌هاي نظامي منطقه و بين‌المللي عضويت ندارد.

اديان و مذاهب

%99 مردم افغانستان مسلمان هستند، که شامل %74 سني و %25 شيعه (شيعه اثني عشري و اسماعيلي) مي باشند.حدود 20/000 هندووسيک و 150 خانواده يهودي نيز در اين کشور زندگي مي کنند.

جامعه افغاني، به دليل تاثيرپذيري از نهاد خانواده روستايي و عشيره اي، تعهد و تقيد فوق العاده شديدي نسبت به دين و مذهب داشته؛ خرافه باورهاي سنتي غلط در آن به شدت رواج داشته وتقريباٌ اکثر مردم در فقر و بي سوادي به سر مي برند.تنها %18 افغاني ها با سواد هستند که %30 از مردان و %5 از زنان را در بر مي گيرد.

تقسيمات کشوري

جمهوري اسلامي افغانستان به 31 ولايت (استان) تقسيم مي گردد، كه ولايت دايکندي وپنجشير درزمان دولت انتقالي به رياست کرزي رسميت يافت:

1- ارزگان (Uruzgan) به مرکز «ترين کوت» مساحت 295.29 کيلومتر مربع، جمعيت 29/295 کيلومتر مربع، جمعيت 465/000 نفر)

2- بادغيس(Badghis) به مرکزيت «قلعه نو» (مساحت 21/858 و 21 کيلومتر مربع جمعيت 224/000 نفر)
3- باميان (Bamian) به مرکزيت «باميان» (مساحت 17/414 کيلومتر مربع جمعيت 281/000 نفر)
4- بدخشان (Badakhashan) به مرکزيت »فيض آباد» (مساحت 47/403 کيلومتر مربع، جمعيت 521/000 نفر)
5- بغلان (Baghlan) به مرکزيت «بغلان » (مساحت 17/109 کيلومتر مربع، جمعيت 517/000 نفر)
6- بلخ (Balkh) به مرکزيت «مزار شريف» (مساحت 12/593 کيلومترمربع جمعيت 610/000 نفر)
7- پروان (Paruan) به مرکزيت «چاريکار» (مساحت 9/399 کيلومتر مربع ، جمعيت 528/000 نفر)
8- پکتيا (Paktia) به مرکزيت «گرديز» (مساحت 9/581 کيلومتر مربع، جمعيت 506/000 نفر)
9- پکتيکا (PaktiKa) به مرکزيت «شرنه» (مساحت 19/336 کيلومتر مربع، جمعيت 256/000 نفر)
10- تخار (Takhar) به مرکزيت «تالقان» (مساحت 12/376 کيلومتر مربع جمعيت 544/000 نفر)
11- جوزجان (Jowzjan) به مرکزيت «شبرغان» (مساحت 25/553 کيلومتر مر بع، جمعيت 616/000 نفر)
12- زابل (Zabol) به مرکزيت «قلات» (کلات) (مساحت 17/293 کيلومتر مربع جمعيت 1888/000 نفر)
13- سمنگان (Samangan) به مرکزيت «آيتک» (سمنگان) (مساحت 15/565 کيلومتر مربع، جمعيت 274/000 نفر)
14- غزني( Ghazni)به مرکزيت «غزني» (مساحت 23/378 کيلومتر مربع، جمعيت 676/000 نفر)
15- غور (Ghowr) به مرکزيت «چخچران» (مساحت 38/666 کيلومتر مربع، جمعيت 354/000 نفر)
16- فارياب (Faryab) به مرکزيت «ميمنه» مسساحت 22/279 کيلومتر مربع جمعيت 610/000 نفر)
17- فراه (Farah) به مرکزيت «فراه» (مساحت 47/788 کيلومتر مربع، جمعيت 245/000نفر)
18- قندوز (Qanduz) به مرکزيت «قندوز» (کندز) (مساحت 7/827 کيلومتر مربع،جمعيت 583/000نفر)
19- قندهار (Qandahar) به مرکزيت «قندهار» (مساحت 47/675 کيلومتر مربع جمعيت 598/000 نفر)
20- کابل (kabul) به مرکزيت «کابل» (مساحت 4558 کيلومتر مربع، جمعيت 1/518/000نفر)
21- کاپيسا (kapisa( به مرکزيت «محمودراقي» (مساحت 1/871 کيلومت مربع جمعيت 262/000 نفر)
22- کنرها (Konarha) به مرکزيت «اسد آباد» (مساحت 10/479 کيلومتر مربع، جمعيت 262/000 نفر)
23- لغمان (Loghman) به مرکزيت مهترلام (مساحت 7210کيلومتر مربع جمعيت 325/000 نفر)
24- لوگر (Lowgar) به مرکزيت «برهکي» (مساحت 4652 کيلومتر مربع، جمعيت 226/000 نفر)
25- ننگرهار (Nangarhar) به مرکزيت «جلال آباد» (مساحت 7616 کيلومتر مربع جمعيت 782/0000 نفر)
26- نيمروز (Nimruz) به مرکزيت «زرنج» (مساحت 41/356 کيلومتر مربع، جمعيت 108/000نفر)
27- وردک (Vardak) به مرکزيت »ميدان شهر« (مساحت 9023 کيلومتر مربع، جمعيت 301/000 نفر)
28- هرات (Harat) به مرکزيت «هرات» (مساحت 61/315 کيلومتر مربع، جمعيت 808/000 نفر)
29- هلمند (Helmand) به مرکزيت «لشگرگاه» (مساحت 61/829 کيلومتر مربع، جمعيت 542/000 نفر)
30 – دايکندي(Daikondi ) به مركزيت «نيلي» (مساحت: تاهنوز دولت اطلاعاتي در اين باره نداده است).
31 – پنجشير( pangshir) به مركزيت «بازرك» (مساحت: تاهنوز دولت اطلاعاتي در اين باره نداده است).